ضرورت روش های فعال تدریس:

 تدریس تعاملی یا فعال،تدریسی است که در آن رخدادهای آموزشی به صورت تعاملهای علمی،عاطفی واجتماعی اتفاق می افتد.درتدریس فعال وتعاملی علاوه برتوجه به کسب اطلاعات ومهارتها،به فرایند تفکر واهداف اجتماعی آموزش تاکید فراوان شده است.نظریه پردازان تدریس تعاملی براین باورند که مهارتهای مهم زندگی از طریق تجارب تعاملی تقویت می شود. به برخی از ویژگی های روشهای تدریس فعال که ضرورت استفاده از این روشها را نمایان می سازند اشاره می گردد:

۱- در روشهای فعال تدریس یادگیری عبارت است از تغییرات تجربه بر اثر رفتار یادگیرنده و کسب ساخت جدیدی از عملیات ذهنی . در این روشهایادگیری تابع تحول ذهنی کودک است.و تحول روانی توضیح دهنده یادگیری است .(کریمی،۱۳۷۳)    

۲- یادگیری در روشهای فعال تدریس  بر پایه اکتشاف و استقرار است . ولذا در این روشها چگونه یادگرفتن مهم تر از چه چیز یادگرفتن است .در روشهای تعاملی دانش آموزان روش یادگرفتن را نیز یاد می گیرند.                                              

۳- ماهیت یادگیری، تعاملی است خلاق که بدون وقفه بین دانش آموز وموقعیت آموزشی در جریان است .همان طور که پیاژه نشان داد،بیش تر آموخته های مهم ما حاصل تعامل بادیگران است. درروشهای فعال تدریس آنچه دانش آموزان انجام می دهد ، سبب یادگیری می شود. یادگیــرنده بر اثر تاثـیر خود بر محیــط وواکنش فعال در برابر عمل محیط به پیـشرفت دست می یابد .

۴- معلمان فعالیتهای یادگیری از طریق تعاملی را به گونه ای سازمان می دهند که دانش آموزان حقیقتا به یکدیگر وابسته باشندوهیچ یک از اعضاء گروه نمی تواند موفق شود مگر این که تمام اعضاءموفق شوند. شعار کلاس تعاملی وهمیاری این است: یا همه نجات می یابیم یا همه غرق می شویم.(الیس و والن،۱۳۷۹)لذا در این روشها جنبه های منفی رقابت دانش آموزان از بین می رود.

۵- یادگیری واقعی در این روشها عبارت است از فرایند تغییر دادن ادراکات جدید برای همخوان کردن آنها با ساختهای شناختی فعلی از یک سو و تغییر دادن ساختهای شناختی برای همخوان کردن آن با ادراکات جدید .

۶- یادگیرنده منبع اصلی تحول خویشتن است .یادگیری فعالیتی است که از فراگیرنده سر می زند و دایما در حال تحول است . ولذا یادگیرنده هم تجربه را تغییر می دهد و هم خود  را براساس تجربه تغییر می دهد .

۷- فرایند یادگیری در زمان انجام دادن فعالیت دانش آموزان فرایندی خودگردان ، خودفرمان ، خودنظم جو و خودرهبر است.

۸- در روشهای فعال تدریس یادگیری از ثبات وپایداری بیشتری برخوردار است. دانش آموزان اغلب در سطوح بالاترحیطه شناختی درگیر می شوند.و اکتسابات یادگیرنده در عمق حیطه های عاطفی و رفتاری نیز رسوخ می کند .دیوید جانسون(۱۹۸۹) معتقد است: وقتی آنچه را فرامی گیرید برای دیگری توضیح دهید یادگیری شما بسیار بیشتر از زمانی است که یادگیری فقط از طریق گوش کردن یا خواندن چیزی به تنهایی انجام می شود.

 ۹- در تدریس تعاملی بیشتر بر انتخاب آزاد معیارهاوارزشها برای رسیدن به حقایق علمی-اجتماعی براساس فعالیتی مردم سالارانه تاکید می شود.لذا سه اصل آزادی،مسئولیت وانتخاب نقش اساسی در این روشها بازی می کنند.(شعبانی،۱۳۸۲)

۱۰- در تدریس فعال وتعاملی هدف کسب حقایق علمی از طریق تحقیق،تفکر،مباحثه واستدلال منطقی،اصلاح وتقویت درک وفهم مهارتهای تفکر است.روشهای تعاملی فرصت مناسبی برای یادگیرنده ها ایجاد می کنند،تا بتوانند بر تجربه های خود،بازتاب داشته باشند ودرنتیجه،قادر شوند تا تضادهای بین فهم ودرک های موجود خود را با تجربه های جدید،حل کنند وفهم و درک های بدیل را در نظر بگیرند.(لانیال لاکروکس،۱۳۸۳)

۱۱- روشهای تدریس فعال به اصلاح وتقویت مهارتهای همکاری واحترام به اندیشه های دیگران،پرورش تفکر انتقادی وتحمل اندیشه های مخالف منتهی می گردد.وقتی دانش آموزان با ویژگی های مختلف در یک گروه کاری برای یک هدف مشترک کار میکنند،آنها نسبت به یکدیگر علاقه واحترام پیدا می کنند.یادگیری از طریق همیاری از سویی باعث افزایش پذیرش اجتماعی افراد می شود وازسوی دیگر روابط دوستانه بین دانش آموزان را افزایش می دهد.(رابرت سالوین،۱۹۹۰)

۱۲- یادگیری از طریق روش فعال در پرورش اعتماد به نفس دانش آموزان بسیار موثر است. دانش آموزان موفقیت ها وحمایت را در گروه تجربه می کنندوزمانی که دانش آموزان دیگر از آنها سئوال می پرسند وبه مشارکت آنها احتیاج دارند خود را با ارزش احساس می کنند.

۱۳-همکوشی بوجود آمده در منظومه های مبتنی بر تشریک مساعی وتعامل بیش از محیط های مبتنی بر رقابت وفردگرایی ایجاد انگیزش می کند.دانش آموزان در این روشها به منظور رضایت درونی فعال شده وکمتر به مشوق های معلمان وابسته می شوند.

✳️الگوی تدریس اعضای تیم

ویژگی ها

در این روش از دانش آموزان انتظار می رود با یکدیگر به تعامل و تشریک مساعی پرداخته ،پیشرفت تحصیلی و مسئولیت یادگیری یکدیگر را به عهده گیرند.

دانش آموزان هم به نوبه خود انتظار دارند گروهی را که در آن فعالیت می کنند به موفقیت دست یابد و افرادی که در گروه شرکت می جویند به هر طریقی گروه را در دست یابی به موفقیت یاری رسانند.

روش تدریس همیاری برای آموزش دروس گوناگون با موضوعات درسی متفاوت مناسب است دروسی که محتوا و مطالب موضوعی یا نظری دارند ،از طریق روش همیاری قابل تدریس هستند.

روش های مختلفی برای یادگیری از طریق همیاری وجود دارد که در این جا به یکی از آنها یعنی روش تدریس اعضای تیم که کاربرد بیشتری دارد می پردازیم.

روش یادگیری مشارکتی و دست اندازهای آن
محمدرضا نیک نژاد، روزنامه فرهیختگان، 28 آذرماه 95
امروزه یافته های نوین آموزشی سفارش می کنند که در فرایند یادگیری– یاددهی دانش آموز نقش بنیادین دارد و بدون مشارکت کنشگرانه او آموزش کم اثر و حتی بی اثر است. در دوران کنونی و در ساختارهای آموزشی پیشرو تاکید بر آن است که دانش آموز خود افسار یادگیری را در دست گیرد و آموزشگر زمینه آموزش را چنان فراهم کند که یادگیرنده خود در پی مفهم سازی و یافتن گوهر یادگیری از پیچ و خم های درسی باشد. از این رو آموزگار راهنمای یادگیری به شمار می آید و به گفته پرفسور سرکار آرانی- پژوهشگر و پداگوژیست ایرانی مقیم ژاپن- آموزگار "صحنه پرداز یادگیری" است. آموزگار فضای کلاس و زمینه های لازم را آماده می کند و دانش آموز جستجو می کند و می یابد و انگیزه می گیرد و باز هم می جوید و راه ها را می پیماید و روش ها را می پاید و درها را می گشاید و به دنبال درهای بسته دیگر می رود و باز می کوشد و می پوید و می سازد و البته ساخته می شود.
اما آموزش و پرورش ما در کجای این آموزش ها و روش های نوین ایستاده است؟ بی گمان ایران با بهره گیری از تجربه دیگر کشورها گام هایی را در این راه برداشته است- به ویژه در دوره های پایه دگرگونی ها در درونمایه های درسی تا اندازه ای امیدوار کننده اند. برای نمونه کتاب های درسی دوره های آموزشی دبستان و متوسطه نخست- دست کم در برخی درس ها- به خوبی در راستای روش های نوین آموزشی و یادگیری های مشارکتی نوشته و طراحی شده اند. اما شوربختانه هم پای این دگرگونی ها دیگر ستون های یادگیری پیش نرفته اند.
نخستین دشواری پیش روی روش های آموزشی نوین، فرهنگ آموزشی نمره گرا و رقابت محور است. این فرهنگ اوج کامیابی یک دانش آموز را بالاترین معدل در کارنامه می داند و پشت سر گذاشتن دیگر دانش آموزان. در این فرهنگ، خانواده ها، بسیاری از آموزگاران و کابدستان و حتی فرادستان آموزشی، نوآموزان را تشویق می کنند که در رقابتی تنفس گیر رقیبان درسی خویش را کنار بزنند. در حالی که در روش های نوین آموزشی، یادگیری با همکاری و همیاری و مشارکت با همشاگردان برای رسیدن به هدف های مشترک شکل می گیرد و نهادینه می شود.
دشواری دیگر بر سر راه آموزش های نوین در کشور، چیرگی نگاهی ست که یادگیری را فراگرفتن حجم فراوانی از دانسته های درسی می داند و محوریت یادگیری در سطح دانش- یعنی حفظ کردن. بسیار پیش می آید که خانواده ها بر مدرسه فشار می آورند که چرا فلان آموزگار تنها به کتاب درسی بسنده می کند؟ و یا چرا کتاب کمک درسی معرفی نمی کند؟ یا چرا جزوه نمی گوید؟ و چرا ... دست اندرکاران آموزشی و به ویژه فرادستانش وظیفه دارند ذهن خانواده ها و دانش آموز را از این گرفتاری پاک کنند و برای آنان روشن کنند که یادگیری به معنی زیاد آموختن نیست بلکه درست آموخت است و توضیح دهند که فرآیند دستیابی به یادگیری، بخشی از هدف یادگیری است. که شوربختانه دست اندرکاران آموزشی در این زمینه خود بخشی از گرفتاری به شمار می آیند و در این زمینه وظیفه های خویش را فراموش کرده اند.
نکته پایانی این که یادگیری مشارکتی نیازمند سخت افزارها و نرم افزارهای درخور این گونه آموزش اند. بی گمان کلاس های کوچک با شمار دانش آموزان زیاد فضای مناسبی برای چنین آموزش هایی نیست.